رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إیتاءِ الزَّکاةِ یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ»
مردانی که هیچ تجارت و معاملهای آنان را از یاد خدا و برپاداشتن نماز و ادای زکات غافل نمیکند؛ آنها از روزی میترسند که در آن، دلها و چشمها زیر و رو میشود.(سوره نور،آیه 37)
صبح ها تا تیغه ی آفتاب نزده همه چیز خوب و آرام است. چشم ها در تاریکی شب، افول کنندگان را نمی بیند. چیزی دیده نمی شود جز تو که محض نوری و عین منوّر. در اقلیم ما بر خلاف عادت دیگر اقلیم ها، سر و کله دزدها و راهزنان بعد از طلوع پیدا می شود و تا قبل از نیمه شب مجال غارت دارند. اما از نیمه شب تا طلوع این ماییم که یا راهزنان را به نهانخانه خویش دعوت می کنیم و شب را با سِحر آنها سَحَر می کنیم، یا با حسّ حضور شبانه ی تو رو به نماز می رویم.گیرم که از نیمه شب تا طلوع را به تو مشغول شدیم،از طلوع تا نیمه شب را چه کنیم؟ لطفت مستدام است که ما ندانستیم و نخواستیم اما تو هر روز پنج وعده به دیدار ما می آیی، پنج مرتبه نفخ روح می کنی در ایستایی شریان های قلب ما، پنج بار بر ممات سینه ما رنگ حیات می زنی، پنج دفعه ریسمان نجات را از عرش به قعر اقلیم ما می آویزی، پنج تبسم زیبا می کنی و زندگی می بخشی، پنج نیاز را از ما می زدایی، پنج گلواژه را در گوش سنگین ما زمزمه می کنی.پنج بار می آیی و حامی می شوی، می آیی و معبود می شوی، دوست می شوی، آموزگار می شوی. خدایا، از تو ممنونیم که نماز و چگونه نماز خواندن را به ما آموختی تا آرام شویم و بعد از آن تربیت شویم و بعد از آن آدم، درست شبیه حضرت ابو البشر. به ما آموختی که نماز سرپناه انسان در بارِش هر ناهنجاری است «وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ». ما را به نماز امر کردی تا یادمان نرود که در تنگه ی پر رهزن دنیا، خدایی داریم «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْری». خدایی که در عین بی نیازی، منتظر نماز ماست. گفتی محافظت کنیم بر نماز که نماز حافظ انسان است «حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ»، نمازی که باید برای محافظتش، جسم خود را در صحنه ی جنگ و پهنه ی نبرد، سپر تیر و ترکش دشمن کرد «وَ إِذا کُنْتَ فیهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاةَ فَلْتَقُمْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَکَ وَ لْیَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذا سَجَدُوا فَلْیَکُونُوا مِنْ وَرائِکُمْ وَ لْتَأْتِ طائِفَةٌ أُخْرى لَمْ یُصَلُّوا فَلْیُصَلُّوا مَعَکَ»، که جنگ ما هم باید برای نماز باشد. خدایا، تو امر به نماز می کنی و شیطان نهی از آن «إِنَّما یُریدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُون». شیطان از نماز نهی می کند تا هیچ مانعی بر سر بی راهه ی سقوط انسان در عمق درّه ی فحشا و منکر وجود نداشته باشد «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر»، و بی شک شیطان برای ما دشمن آشکاری است «إِنَّ الشَّیْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبین». و ما به کوری چشم او نماز می خوانیم برای رب العالمین «قُلْ إِنَّ صَلاتی وَ نُسُکی وَ مَحْیایَ وَ مَماتی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ» برای تو که تمام حرف فطرت ما را -زیبا و کوتاه- به ما خفتگان تلقین کرده ای، و از تو می خواهیم- تویی که تمام قوّت ما از توست- که ما را از برپاکنندگان نماز بگردانی «رَبِّ اجْعَلْنی مُقیمَ الصَّلاةِ» آمین.
به گزارش خبرنگار اعزامی پایگاه اطلاع رسانی حج به کربلای معلی،شب گذشته نهم بهمن ماه مصادف با شانزدهم ربیع الثانی بار دیگر زائران حرم بهشتی حضرت باب الحوائج ابالفضل العباس(ع) یکی از نمونه های لطف و کرم اربابشان را با چشم های جسم خود به نظاره نشستند و با دیدن این معجزه تنها فریاد میزدند "یا ابالفضل" "یا باب الحوائج".
ساعت حدود 8شب به وقت عراق بود که زائران ایرانی در ضلع شمالی حرم حضرت عباس در حال عزاداری بودند که خبر رسید دقایقی پیش "کودک مریضی شفا گرفت" که همین خبر کافی بود تا جو دیگری بر عزاداران غلبه کند و همه را به حال و هوای دیگری ببرد و نگاه زائران را در حالی که ذکر شریف " امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السو " را بر لب داشتند به سمت ضریح باب الحوائج بیشتر جلب کند.
پس از این خبر برای اطمینان از صحت و سقم آن، خبرنگار اعزامی بعثه به سراغ مامورین حرم و اطراف ضریح مطهر رفت و جویای ماجرا شد که چندتن از آنان با تایید این خبر گفتند:لحظاتی پیش کودک فلج که ساکن عراق بود به دست با کفایت ارباب بی دست شفا گرفت و به همراه خانوادهاش رفت.
همچنین سراغ دفتر ثبت حوادث و اتفاقات حرم را گرفتیم که عرب ها به آن"لجنه الاعلام" میگویند از آنجا نیز سوال کردیم که آیا خبر شفای این کودک صحت دارد،که مسوول آن هم این خبر را تایید کرد.
شایان ذکر است هر انسان معتقدی شکی ندارد که خاندان اهل بیت(ع) احترام و جایگاه ویژهای نزد خداوند متعال دارند و در طول تاریخ لطف و کرم و توجهات آنان همواره شامل حال همگان بوده و حتی شامل حال پیروان ادیان و مذاهب دیگر هم شده است بنابراین علت پیگیری این خبر از سوی ما تنها برای اطمینان از صحت و سقم آن و جلوگیری از هرگونه شایعه پراکنی و نقل قول های متفاوت و متناقض بوده است.
و در پایان ما هم میگوییم خدایا هرکس با یک نیت و حاجتی به درگاه کبریایی "باب الحوائج" میآید و او را شفیع خود قرار میدهد و امیدوار به دستان با کفایت و مشکل گشای ابالفضل است تا حاجت روا شود پس قسمت میدهیم به عزت و احترام رسول خدا و خاندان پاک ومطهرشان، حاجات همه ما را آنچه که به صلاحمان است برآورده بفرما." آمین یارب العالمین"
گفت :چرا جای ضریح این پولها رو به فقرا نمیدهند”
گفتمش ”جانم” این پولها را فقرا داده اند برای ضریح
برگرفته از:www.aghigh.ir
زیر باران دوشنبه بعد از ظهر
اتفاقی مقابلم رخ داد
وسط کوچه ناگهان دیدم
زن همسایه بر زمین افتاد
سیب ها روی خاک غلطیدند
چادرش در میان گرد وغبار
قبلا این صحنه را...نمی دانم
در من انگار می شود تکرار
آه سردی کشید،حس کردم
کوچه آتش گرفت از این آه
و سراسیمه گریه در گریه
پسر کوچکش رسید از راه
گفت:آرام باش! چیزی نیست
به گمانم فقط کمی کمرم...
دست من را بگیر،گریه نکن
مرد گریه نمی کند پسرم
چادرش را تکاند، با سختی
یا علی گفت و از زمین پا شد
پیش چشمان بی تفاوت ما
ناله هایش فقط تماشا شد
***
صبح فردا به مادرم گفتم
گوش کن ! این صدای روضهء کیست
طرف کوچه رفتم و دیدم
در ودیوار خانه ای مشکی است
***
با خودم فکر می کنم حالا
کوچه ی ما چقدر تاریک است
گریه،مادر،دوشنبه،در،کوچه
راستی! فاطمیه نزدیک است...
شعر از حمید رضابرقعی
بسم الله... بارها گریختم و هر بار در تنگاتنگ ِ گریز دریا از هم شکافت و فرصت ِ رهایی نصیبم شد امّا من به نیمهی دریا نرسیده دست دراز کردم و فرعون را از غریق شدن رهاندم! و هر بار آن سوی نیل، باز من بودم و فرعونی که ادعای خدایی میکرد! . . گریز چارهی من نیست وقتی از فرعون، دل نمیکنَم و وقتی حتی اگر بی فرعون از نیل گذر کنم سامری، رهایم نخواهد کرد! . . چارهی من چیز ِ دیگری است جز شکاف ِ نیل و فرار از مصر! من تبری میخواهم، بر دوش که دل َم را جرأت دهد برای مصاف! تبری که با آن قطعه قطعه کنم هر چه فرعون است و سامری! و از جا برکَنم هر چه تعلق است و وابستگی! . چارهی من همین است! باید تبر برگیرم... . . این متن بر مبنای آیات زیر نوشته شده است:
وَإِذْ فَرَقْنَا بِکُمُ الْبَحْرَ فَأَنجَیْنَاکُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ / بقره50
وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِینَ لَیْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِمُونَ / بقره51
وَتَاللَّهِ لَأَکِیدَنَّ أَصْنَامَکُم بَعْدَ أَن تُوَلُّوا مُدْبِرِینَ فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا / انبیا57 و 58
مطالب جدید تر | مطالب قدیمی تر |
.: Weblog Themes By Pichak :.