بیا که بی تو هفت سین هم معنا ندارد... .
این متن از نوشتههای قدیمی من هست. قبلا هم روی وبلاگ گذاشتمش. به خاطر حس قشنگی که توش جاریه خیلی دوسش دارم. تقدیمش میکنم به همه مخاطبای گل وبلاگمون. و آرزو میکنم سالی سرشار رضایت امام زمان داشته باشید. دم تحویل سال برای فرج آقا دعا کنید. دارم میرم واسه مامانم خونه تکونی کنم:) نوکرشم هستم مخلصشم هستم:) شاید یه مدتی ننویسم:) نگرانم نباشید:) التماس دعا
السلام علیک یا زینب کبری
مدینه امشب ز صفا پر شده
از می جام مصطفی پر شده
حال و هوای شهر مستان خوش است
وقت وصال یار عاشق کش است
موسم مشتاقی و مستی شده
باز شب باده پرستی شده
ساقی آسمانیان می دهد
به عاشقان جرعه پیاپی دهد
مستی میخانه ز حد گذشته
کار ز امداد و مدد گذشته
مگر عنایتی که ساقی کند
مدد از آن جرعه باقی کند
جام الستی اش لبالب کند
بر لب خود یاد ز زینب کند
زینب اگر نبود مستی نبود
عشق نبود و کل هستی نبود
نه اختران و ماه و آسمانی
نه کوکب و نه شمس و کهکشانی
بوده خدا و غیر او دگر هیچ
نبوده جز او ز کسی خبر هیچ
به رمز لولاک بگوید خدا
که خلقتی نبوده بی مصطفی
گفته نبی که من خود از حسینم
گرچه خودم باعث عالمینم
بدون زینبش حسینی نبود
چو جلوه در کرب و بلا می نمود
مرا چنین عقیده و مذهب است
هر دو جهان یکسره از زینب است
محمد علی شهاب
نظر قرآن در مورد ولایت فقیه :
برای بررسی یک نظریه در شرع مقدس اسلام، به سه مرجع کتاب، سنت و عقل مراجعه می شود. ما در این نوشتار، مبحث ولایت فقیه را با تکیه بر منبع کتاب و سنت مورد بررسی قرار می دهیم:
«ولایت فقیه در امتداد ولایت پیامبر و امامان معصوم قرار دارد و این ولایت ـ به مفهوم سیاسی آن ـ همان زعامت و رهبری سیاسی است که مسئولیت تأمین مصالح امّت و تضمین اجرای عدالت را بر عهده دارد.
این مسئولیت، در دوران حضور، بر عهده ی شخص معصوم بوده و در عصر غیبت بر عهده ی فقیه جامع الشرائطی است که شایستگی رهبری را دارا باشد.
اسلام دین سیاست است, زیرا نظامی است که برای تنظیم حیات اجتماعی و زیست مسالمت آمیز انسان عرضه شده و هدف آن، تأمین سعادت و رسیدن به کمال انسانی است, سعادت هر دو جهان, دنیا و آخرت.
اسلام برای تأمین سعادت در این زندگی برنامه دارد, گرچه هدف نهایی، رسیدن به کمال معنوی و نیز تأمین سعادت در حیات جاوید می باشد. و ابتغ فی ما آتاک اللّه الدار الآخرة و لاتنس نصیبک من الدنیا(1) «آن چه در اختیارداری، در راه رسیدن به کمال معنوی و حیات جاوید به کارگیر ولی بهره ی خود را از این زندگی نیز نادیده نگیر».
اساساً از دیدگاه اسلام، دین و دنیا به هم آمیخته است, از یک دیگر جدا نیستند و سعادت و کمال هر یک به سعادت و کمال دیگری بستگی دارد, بلکه کمال در این جهان، مقدمه ی کمال در جهان دیگر است.
بنابراین، اسلام برای تنظیم این حیات برنامه دارد و مسئله ی اجرای عدالت اجتماعی، یکی از مسایل اساسی و زیربنایی نظام اسلامی است و نمی توان تصور نمود که برای تضمین اجرای این نظام، جنبه ی مسئولیت آن را در نظر نگرفته و شرایط صلاحیّت آن را نادیده گرفته باشد و این مهم را بدون قید و شرط، کاملا به مردم واگذار کرده باشد.
آری! این شرایط، در دو شرط اساسی خلاصه می شود: توانایی سیاسی و آگاهی دینی، چنان که در کلام امام، امیرمؤمنان(علیه السلام)آمده است: «اِنّ احق الناس بهذا الامر، اقواهم علیه، و اعلمهم بأمر اللّه فیه,(2) شایسته ترین افراد، برای رهبری و زعامت، کسی است که توانایی لازم در او فراهم باشد و از دیدگاه های شرع ـ در امر رهبری ـ آگاهی کامل داشته باشد».
و این رهنمود بدین معنا است که از جانب شرع، برای انتخاب رهبر سیاسی، علاوه بر دارا بودن توانایی های لازم ـ که یک شرط عقلی است و همواره عقلای جهان، این توانایی ها را در انتخاب رهبران سیاسی خود رعایت می کنند ـ بینش گسترده ی دینی او نیز رعایت شود, زیرا می خواهد بر جامعه ای حکومت کند که نظام اسلامی بر آن حاکم است, بنابراین، این یک شرط کاملا طبیعی است که بایستی رهبران سیاسی ـ اسلامی، دارا باشند».(3)
دلایلی از قرآن کریم
در قرآن کریم موضوع حکومت «الله» در مقابل حکومت «طاغوت» در سطحی وسیع مطرح گردیده و انبیاء و شرایع آمده اند تا حکومت طاغوت را در هم شکنند و حکومت «الله» را جهان شمول نمایند و جای گزین حکومت «الله» به جای حکومت «طاغوت» به آن است که کسانی که جنبه ی الهی دارند و با نام خلیفه اللّه فی الارض مطرح اند، حکومت کنند و دست طاغوت را از حاکمیّت کوتاه نمایند.
تمام انبیای عظام به حکم نبوّت و خلافت الهی، حقّ حاکمیّت دارند و پیامبرانی که امکانات بر ایشان فراهم بود،به اقتضای مقام و حق نبوّت، رهبری سیاسی امّت خویش را بر عهده گرفته بودند. قرآن کریم، خطاب به حضرت داوود می فرماید:
یا داود انا جعلناک خلیفَة فی الارض فاحکم بین الناس بالحق، و لا تتّبع الهوی فیضلّک عن سبیل اللّه، ان الّذین یضلّون عن سبیل اللّه لهم عذاب شدید بما نسوا یوم الحساب(4) ما تو را خلیفه و جانشین خود در زمین قرار دادیم، پس حاکمیت خود را بر اساس حق و عدالت استوار نما، و زنهار که در پی خواست های ]نفسانی [خود باشی که تو را گمراه می کند. کسانی که از راه حق جدا گشته و به بی راهه می روند به سخت ترین دشواری ها دچار می گردند, زیرا روز بازرسی را فراموش کرده اند.
پذیرفتن حاکم جائر و انتخاب و بیعت با وی، اعتماد به ستم گر و پذیرش حاکمیّت «طاغوت» به جای حاکمیّت «اللّه» است.
الم تر الی الذین یزعمون انهم آمنوا بما انزل الیک و ما انزل من قبلک یریدون ان یتحاکموا الی الطاغوت و قد أمروا ان یکفروا به و یرید الشیطان ان یضلّهم ضلالا بعیداً و اذا قیل لهم تعالوا الی ما انزل اللّه و الی الرسول رایت المنافقین یصدّون عنک صدوداً(5)
خداوند در این آیه می فرماید: جای بسی شگفتی است که کسانی خود را مسلمان می پندارند ولی دوست دارند که در شئون زندگی خود به مراجع کفر و الحاد پناه ببرند, در صورتی که بایستی به حکم وظیفه ی آدمی، مراجع الهی را ملجأ و پناهگاه خود قرار دهند.
این آیه به خوبی روشن می سازد که وظیفه ی آحاد مسلمین، روی گردانی از حکومت طاغوت و روی آوردن به حکومت اسلامی است.
آیه ی پیش از این آیه می فرماید:
یا ایها الذین امنوا اطیعوا اللّه و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم فان تنازعتم فی شئ فردّوه الی اللّه و الرسول ان کنتم تومنون بالله و الیوم الاخر ذلک خیر و احسن تاویلأ(6)
این آیه صریحاً دستور می دهد که در تمام شئون زندگی، برای برقراری نظم و اجرای عدالت، باید به مراجع الهی روی آورد. در آیه ی دیگری می فرماید:
و اذا جاءهم امر من الامن او الخوف اذاعوا به ولو ردّوه الی الرسول و الی اولی منهم لعمله الذین یستنبطونه منهم و لو لا فضل اللّه علیکم و رحمته لا تبعتم الشیطان الا قلیلا(7)
در این آیه صریحاً در شئون سیاسی، دستور مراجعه به مراجع الهی داده شده که بایستی مسائل سیاسی در پرتو دستورات الهی حلّ و فصل گردد.(8)
درباره ی مشروعیت ولایت فقیه به آیات فراوانی استناد شده است که جهت جلوگیری از اطاله ی کلام، به آیات فوق اکتفا می شود.(9)
شواهدی از روایات
برخی از روایات که برای اثبات ولایت فقیه مورد استفاده قرار می گیرد، عبارت اند از:
1ـ روایتی که شیخ صدوق نقل می کند که پیامبر اسلام-صلی الله علیه وآله- فرموده اند: (اللهم ارحم خُلفائی، قیل یا رسول اللّه و مَنْ خلفائک؟ قال الذین یأتونَ مِن بَعدی و یَرْدُونَ عنّی حدیثی و سنتی)(10) خدایا! جانشینان مرا رحمت فرست. پرسیدند: یا رسول اللّه! جانشینان تو کیان اند؟ فرمود: آنان که بعد از من می آیند و حدیث و سنّت مرا نقل می کنند.
مفهوم خلافت، در بین مسلمانان. مفهومی روشن و شناخته شده بوده است و جانشینی پیامبر، عهده داری همه ی مسئولیت های سیاسی و حکومتی آن حضرت است, بر این اساس، معنای روایت آن است که علما جانشین پیامبرند و ولایتی که آن حضرت در زمینه ی حکومت داشته است به جز آن چه از خصایص پیامبر-صلی الله علیه وآله- بوده، برای فقها که مصداق روشن راویان و بیان کنندگان سنّت پیامبرند نیز ثابت است.(11) در این باره احادیث دیگری می توان آورد و لیکن به لحاظ اختصار از ذکر آن ها صرف نظر می کنیم.
نتیجه
از دیدگاه شیعه ی امامیه، والیان و رهبران اسلامی، پس از پیامبر اکرم-صلی الله علیه و آله- و فرزندان معصوم او می باشند, امّا در زمان غیبت امام معصوم، گرچه ولایت و حکومت به شخص معینی تغویض نشده است, ولی به حکم عقل و نقل باید حکومت برقرار باشد و حکومت مطلوب در جهان اسلامی، حکومت اسلامی است و حاکم اسلامی باید عالم به قوانین اسلامی، عادل و از قدرت مدیریت و زعامت برخوردار باشد و با توجه به این ملاک که ولایت فقیه در رابطه با اجرای احکام و قوانین اسلامی، همان ملاک ولایت امام معصوم در این باره است، همه ی اختیارات حکومتی امام معصوم را فقیه نیز داراست, البته باید توجه داشت که موضوع بحث ما، ولایت تشریعی و حکومتی است و نه ولایت تکوینی که مربوط به مقام های معنوی افراد است و قابل تشریع و اعتبار نمی باشد. از جهت ولایت تکوینی و کمالات معنوی، امامان معصوم-علیهم السلام- قابل مقایسه با دیگران نیستند.(12
زنان بدحجاب در قبر
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: شایسته است زن در حجاب کامل نگهداری شود تا حالتش نیکو و زیبایی اش پایدار بماند و نگاه و تعرض هوسرانان زیبایی اش را نابود نکنند.(بحارالانوار 103) خنده فرشتگان بر زن بد حجاب در عالم قبر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از جبرئیل عیله السلام سوال فمود:«آیا فرشتگان خنده و گریه دارند؟
جبرئیل فرمود: آری یا رسول الله، در چند مورد فرشتگان خنده و گریه دارند. یکی از آن موارد زمانی است که زن بی حجاب و بدحجاب میمیرد و او را داخل قبر میگذارند و روی قبر را میپوشانند تا بدنش دیده نشود. دراین هنگام فرشتگان میخندند و میگویند: تا وقتی که جوان و جذاب بود با چهره و اندامش مردان را تحریک و تهییج میکرد و باعث گناه میشد (بستگان او از خود غیرت نشان نداده و او را به پوشش و حجاب تشویق و ترغیب نکردند) ولی اکنون که مرده و همه از نگاه کردن او نفرت دارند او را میپوشانند. حدیث معراج پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: در شب معراج که به آسمان رفتم گروهی از زنان امت خود را دیدم به طوری که نشناختم و سختی عذاب آنها مرا به گریه واداشت: 2- زنی را به خاطر آزار شوهرش، به زبانش آویخته بودند و آب داغ جهنم در دهانش میریختند.
3- زنی به جهت آرایش خود برای نامحرمان، گوشت بدن خود را میخورد و آتش از بدن او شعله میکشید.
1- زنی به خاطر نشان دادن موهایش به نامحرم، به موهایش آویزان بود و مغز سرش میجوشید.
زن آراسته به حجاب به زیبایی ملائک است
حجاب و عفاف آسمانی ترین راه به مدینه فاضله است
حجاب
حجاب و عفاف
زن آراسته به حجاب به زیبایی ملائک است
هر چیزی زکاتی دارد. مثلاً خدای متعال ثروتی به کسی عنایت میکند،
شکرانهی آن، دادن زکات است. زکات دو معنا دارد: یکی هرس کردن و از حشو زواید
پاک کردن است و دیگری رویش و بالندگی. لذا در احادیث مثلاً داریم زَکاةُ العِلمِ نَشرُهُ[1]؛
زکات دانش این است که انسان داناییهایش را از دیگران دریغ نکند و به آنها هم بیاموزد.
امیرالمؤمنین علیهالسّلام فرمود: زَکاةُ الجَمالِ، العِفافُ[2]؛ شکر زیبایی، پاک کردن روح و
وجود خویش از آلایشها و زمینهسازی برای رشد و تعالی روح، عفاف است.
لذا زن زیبا در مقام زکات زیبایی و جمالش، باید عفّت و پاکدامنی و حیا و پوشیدگی را پیشه کند.
پیغمبراکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مطلب تکان دهندهای به حضرت زهرا
(سلاماللهعلیها) فرمودند: یا فاطمةُ! ما مِن اِمرأَةٍ تَزَیَّنَت حُسنَها وَ خَرَجَت مِن
بَیِتها بِأَحسَنِ مَلبوسٍ حَتّی یَنظُرَ اِلَیهَا النّاسُ، اِلاّ لَعَنَها مَلائِکَةُ السَّمواتِ و
الاَرَضینَ وَ کانَت فی غَضَبِ الله حَتّی تَموتَ وَ یُؤمَرُ بِها اِلَی النّار[3]:
ای فاطمه جان! هیچ زنی نیست که زیباییها و جمال خود را زینت کند
و با زیباترین و نیکوترین جامههای خود از خانه خارج شود تا نگاه مردمان را به
سوی خویشتن جلب کند، مگر اینکه همهی ملائکهی آسمانها و زمین او را لعنت و
نفرین خواهند کرد و تا زمان مرگ در غضب و خشم الهی خواهد بود و پس از مرگ،
فرمان داده میشود که او را در دل آتش بیفکنند.
مطالب جدید تر | مطالب قدیمی تر |
.: Weblog Themes By Pichak :.