خورشید را نمی بینم
شاید چشم من نمی بیند
نه همه نمی بینند
هوا تیره و تار است
ابر سیاهی آسمان را پوشانده است
به شب نزدیک شده ایم
هم ابر هم غروب
هم چشم های بسته
هم کوری عده ای
همه و همه خورشید را از ما دور کرده است
خورشید هست
اما ما ناتوان از دیدنش
چه خسته کننده است انتظار دیدن خورشید
دل ها در تب و تاب
فکرها پریشان
ماه شب چهارده ظاهر می شود
چشم ها روشن
ماه جانشین خورشید
اما همه در انتظار صبح
صبح نزدیک نیست؟
تاریخ : پنج شنبه 93/4/5 | 12:19 عصر | نویسنده : سعید شیرازی | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.