داستانی از اراده - وبلاگی برای تمام دوستان
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روزی از سرخپوستی که به عنوان کارگر روی اسکلت آسمان

خراش در ارتفاع چند صد متری زمین کار میکرد: پرسیدند:چه

چیز باعث شده که تو از آن ارتفاع چند صد متری نترسی؟ او

گفت من اگر از ارتفاع 10متری سقوط کنم: همان بلایی سرم

می آید که از ارتفاع چهار صد متری سقوط کنم. پس چرا باید

ترسم بیشتر از کارگری باشد که روی اسکلت یک آپارتمان

معمولی کارمیکند. خوب به این نکته ظریف فکر کنید اگر در

هر کاری در زندگی بدترین وضعیت ممکن را تجسم کنید و

یک بار با تجسم ذهنی: خودرا درآن وضعیت قرار دهید:

خواهید دید که وقتی آب از سر بگذرد: دیگر یک متر یا

صدمتر باهم فرقی نمیکند. پس اگر بتوانید در عمق پنج

متری شنا کنید در اقیانوس هایی با عمق بیش از پانصد

متر هم می توانید غوطه ور شوید. به راستی معنای

شکست چیست؟؟؟ آیا معنایش این است که چیزی

به دلخواه شما یا آن گونه که انتظارش را داشتید

پیش نیاید؟؟؟ قانون تجربه همواره کامل وبی نقص است.

ما اندیشه ها و اعتقاد های درونی خود را به شیوهای

عالی باز می تابانیم. یا یکی از گامها را بر نداشته اید

یا اعتقاد باطنی شما این بوده است که لیاقتش را

ندارید: ویا احساس بی ارزشی کرده اید. این گفته

قدیمی (( که اگر بار نخست موفق نشدی: باز هم بکوش ))

براستی حقیقت دارد. اما معنایش این نیست که

خود را بکوب ودیگر بار: همان شیوه ی سابق را تکرار کن.

معنایش این است که اشتباه خود را دریاب و از

راهی دیگر وارد شو. تابیاموزی چگونه درست آن را انجام بدهی.

این حق طبیعی ماست که در تمام مدت عمر خود: از

موفقیتی به موفقیت دیگر رهسپار باشیم. اگر وضع

ما این گونه نیست: یا با توانایی های ذاتی خود همنوا

نیستیم: یا معتقدیم که موفقیت از آن ما نیست : یا

موفقیت خود را در نمی یابیم. اگر نسبت به جایگاه

این لحظه ی خود معیار های چنان دور از دسترس

برگزینیم - که هم اکنون نتوانیم به آن دست یابیم

- همواره شکست خواهیم خورد. هنگامی که

کودک سرگرم آموختن: راه رفتن یا حرف زدن است:

تشویقش می کنیم و برای هر پیشرفت کوچک

تحسینش می کنیم. کودک به وجد در می آید و

می کوشد که بهتر آن را انجام دهد. آیا به هنگام

آموزش چیزی تازه: خود را به همین شیوه تشویق

میکنید؟ یا اینکه با گفتن کلماتی نظیر: احمق یا

دست و پا چلفتی یا شکست خورده فراگیری خود

را دشوارتر می نمایید؟ بسیاری از ستارگان و هنر

پیشه ها تصور می کنند که از همان نخستین

نمایش: نحوه ی اجرایشان باید عالی و بی نقص

باشد. اما آنها باید بدانند که هدف نمایش: تمرین

و آموختن است. بر روی صحنه می آییم تا اشتباه

کنیم و راه های تازه را بیاموزیم و بیاموزیم: تنها

با تمرین مکرر: چیز تازه ای را می آموزیم و آن را

جزئی از طبیعت خود میسازیم. هرگاه در هر

زمینه ای به یک کار تمام شده حرفه ای می نگرید

به حاصل ساعتهای بی شمار تمرین چشم می

دوزید. اصلا مهم نیست که برای چه مدت زمانی

خود را شکست خورده پنداشته اید. می توانید

هم اکنون الگوی موفقیت را بیافرینید. اهمیت

ندارد که در چه زمینه ای میخواهید کار کنید.

اصول یکسانند. لازم است که دانه ی موفقیت

را بکاریم. این دانه ها خرمنی عظیم به بار خواهند آورد.گل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شما



تاریخ : سه شنبه 91/12/29 | 11:37 عصر | نویسنده : سعید شیرازی | نظر


  • paper | بک لینک | وب وب
  • وب چت مقاله تراکتور | وب ویستا باکس