عید باستانی ایرانیان بر تمام ایرانیان پارسی نژاد مبارک باد
یا مقلب القلوب والابصار یا مدبر اللیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال احول حالنا الی احسن الحال
با خوبی ها و بدی ها، هرآنچه که بود؛برگ دیگری ازدفتر روزگارورق خورد برگ دیگری از درخت زمان بر زمین افتاد، سالی دیگر گذشت
• روزهایتان بهاری و بهارتان جاودانه بادبهار بهترین بهانه برای آغاز و آغاز بهترین بهانه برای شاد زیستن.همیشه ایام سبز باشید و شاد
• یادم باشد که زیبایی های کوچک را دوست بدارم حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشند
• یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آنگونه که هستند ، نه آنگونه که می خواهم باشند
• یادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرم که من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمی تواند مرا با خود آشتی دهد
• یادم باشد که خودم با خودم مهربان باشم چرا که شخصی که با خود مهربان نیست نمی تواند با دیگران مهربان باشد
سال نو مبارک
خداوندا نمی دانی که انسان بودن و انسان ماندن دراین دنیا چه دشوار است چه زجری می کشد آن کس که انسان است و از احساس سرشار.
· لحظه ها را گذراندیم که به خوشبختی برسیم غافل از اینکه لحظه ها همان خوشبختی بودند.
· به سه چیز تکیه نکن : غرور، دروغ و عشق. آدم با غرور می تازد با دروغ می بازد و با عشق می میرد.
· وقتی نمی توانی فریاد بزنی ناله کن! خاموش باش. قرن ها نالیدن به کجا انجامید؟تو محکومی به زندگی کردن تا شاهد مرگ آرزوهای خودت باشی.
· اگر پیاده هم شده سفر کن،در ماندن می پوسی.
خدایا!
آرامشی اعطا فرما تا بپذیرم،آنچه را که نمی توانم تغییر دهم و شهامتی، تا تغییر دهم آنچه را که می توانم و دانشی،تا بدانم تفاوت این دو را.
· ایمان بی عشق، اسارت در دیگران است و عشق بی ایمان، اسارت در خود.
· اگر تنهاترین تنها شوم باز هم خدا هست، خدا جایگزین همه ی نداشتن هاست.
· در دردها ، دوست را خبر نکردن خود یک عشق ورزیدن است.تقیه ی درد؛زیباترین نمایش ایمان است.
· آنجا که عشق فرمان می دهد، محال سر تسلیم فرود می آورد.
در کتاب مفاتیح نوین آمده است: مراسمى در نوروز میان مردم معمول است و به شکل سنت ملى در میان ایرانیان درآمده که قسمت قابل ملاحظهاى از آن، از اموری است که اسلام بر آن مهر تأکید نهاده است.
در مجموع، عید نوروز و مراسم آن، هم به خاطر بعضى روایات و هم به خاطر آثار مثبتى که دارد، نباید حذف شود، ولى باید بعضى از مراسم منفى و ناپسندِ آن را کنار گذاشت. این است روش اولوالالباب و صاحبان اندیشه!
عمال عید نوروز
روزی از سرخپوستی که به عنوان کارگر روی اسکلت آسمان
خراش در ارتفاع چند صد متری زمین کار میکرد: پرسیدند:چه
چیز باعث شده که تو از آن ارتفاع چند صد متری نترسی؟ او
گفت من اگر از ارتفاع 10متری سقوط کنم: همان بلایی سرم
می آید که از ارتفاع چهار صد متری سقوط کنم. پس چرا باید
ترسم بیشتر از کارگری باشد که روی اسکلت یک آپارتمان
معمولی کارمیکند. خوب به این نکته ظریف فکر کنید اگر در
هر کاری در زندگی بدترین وضعیت ممکن را تجسم کنید و
یک بار با تجسم ذهنی: خودرا درآن وضعیت قرار دهید:
خواهید دید که وقتی آب از سر بگذرد: دیگر یک متر یا
صدمتر باهم فرقی نمیکند. پس اگر بتوانید در عمق پنج
متری شنا کنید در اقیانوس هایی با عمق بیش از پانصد
متر هم می توانید غوطه ور شوید. به راستی معنای
شکست چیست؟؟؟ آیا معنایش این است که چیزی
به دلخواه شما یا آن گونه که انتظارش را داشتید
پیش نیاید؟؟؟ قانون تجربه همواره کامل وبی نقص است.
ما اندیشه ها و اعتقاد های درونی خود را به شیوهای
عالی باز می تابانیم. یا یکی از گامها را بر نداشته اید
یا اعتقاد باطنی شما این بوده است که لیاقتش را
ندارید: ویا احساس بی ارزشی کرده اید. این گفته
قدیمی (( که اگر بار نخست موفق نشدی: باز هم بکوش ))
براستی حقیقت دارد. اما معنایش این نیست که
خود را بکوب ودیگر بار: همان شیوه ی سابق را تکرار کن.
معنایش این است که اشتباه خود را دریاب و از
راهی دیگر وارد شو. تابیاموزی چگونه درست آن را انجام بدهی.
این حق طبیعی ماست که در تمام مدت عمر خود: از
موفقیتی به موفقیت دیگر رهسپار باشیم. اگر وضع
ما این گونه نیست: یا با توانایی های ذاتی خود همنوا
نیستیم: یا معتقدیم که موفقیت از آن ما نیست : یا
موفقیت خود را در نمی یابیم. اگر نسبت به جایگاه
این لحظه ی خود معیار های چنان دور از دسترس
برگزینیم - که هم اکنون نتوانیم به آن دست یابیم
- همواره شکست خواهیم خورد. هنگامی که
کودک سرگرم آموختن: راه رفتن یا حرف زدن است:
تشویقش می کنیم و برای هر پیشرفت کوچک
تحسینش می کنیم. کودک به وجد در می آید و
می کوشد که بهتر آن را انجام دهد. آیا به هنگام
آموزش چیزی تازه: خود را به همین شیوه تشویق
میکنید؟ یا اینکه با گفتن کلماتی نظیر: احمق یا
دست و پا چلفتی یا شکست خورده فراگیری خود
را دشوارتر می نمایید؟ بسیاری از ستارگان و هنر
پیشه ها تصور می کنند که از همان نخستین
نمایش: نحوه ی اجرایشان باید عالی و بی نقص
باشد. اما آنها باید بدانند که هدف نمایش: تمرین
و آموختن است. بر روی صحنه می آییم تا اشتباه
کنیم و راه های تازه را بیاموزیم و بیاموزیم: تنها
با تمرین مکرر: چیز تازه ای را می آموزیم و آن را
جزئی از طبیعت خود میسازیم. هرگاه در هر
زمینه ای به یک کار تمام شده حرفه ای می نگرید
به حاصل ساعتهای بی شمار تمرین چشم می
دوزید. اصلا مهم نیست که برای چه مدت زمانی
خود را شکست خورده پنداشته اید. می توانید
هم اکنون الگوی موفقیت را بیافرینید. اهمیت
ندارد که در چه زمینه ای میخواهید کار کنید.
اصول یکسانند. لازم است که دانه ی موفقیت
را بکاریم. این دانه ها خرمنی عظیم به بار خواهند آورد.
بوسه باید زد بر خاک پای شما، مردترین مردان روزگار! سرمه باید کرد آن گرد را که از تپش گام های شما می جهد. اقرار باید کرد که هیچ قلم را یارای تبیین عظمت شما نیست، که شما زیباترین نقوش کلک خداوندید بر بوم آفرینش و شگفت انگیزترین رشحات قلم پروردگار بر لوح خلقت. و چنین است که عرفان پر می ریزد، در افق پروازهای شما و ایثار سر می ساید بر سجاده نگاه شما و عطش غبطه عشق، فوران می کند در دشت لایتناهی معنویت شما. دنیا هنوز زود است که دست به چشمی بیابد برای دیدن شما و زمان می برد که دلی پیدا کند برای فهمیدن شما. دنیا در جهل مرکب زیسته است، در ظلمت محض زندگی کرده است و در فقدان نور معنویت به سر برده است. رؤیت تلألو تابناک خورشید وجود شما، چشمی می خواهد که قبل ها به کورسویی باز شده باشد و روشنی بداند چیست. زندانی قرن های ظلمت را اگر با نور مستقیم آفتاب مواجه کنند، بی شک چشم خواهد دزدید و پلک فرو خواهد بست. دنیا عشق را و عرفان را باید چشیده باشد که ما وقتی از اقیانوس بی انتهای عشق سخن می گوییم بفهمد که حرف چیست؟ ما چگونه به دنیا بگوییم که کودکان در این مرز و بوم، ده ساله - یازده ساله شگفت مردانی می شوند که در مقابل شمشیر بران اراده و عزمشان، مردان تاریخ سپر می اندازند؟
مطالب قدیمی تر |
.: Weblog Themes By Pichak :.